جدول جو
جدول جو

معنی فین و کهره - جستجوی لغت در جدول جو

فین و کهره
(نُ کُ هََ رَ)
میانۀ جنوب و مشرق فرک، درازی آن از قریۀ لاور تا قریۀ آب ماه یازده فرسنگ، پهنای آن از قریۀ فین تا رودر ده فرسنگ. محدود است از جانب مشرق به ناحیۀ رودان و احمدی و از سمت شمال به ناحیۀ فارنمان و از طرف مغرب به نواحی لارستان و از جانب جنوب به نواحی عباسی. هوای این ناحیه بعد از نواحی عباسی از همه گرمسیرات فارس گرمتر است. آبش از چشمه های شیرین و گواراست. معیشت این ناحیه و خراج دیوانی آن از خرمای نخلستان و حناست. غله به اندازۀ خوردن اهلش از دیمی و فاریابی به عمل می آید. خانه عموم این ناحیه از چوب و شاخه برگ نخل است. در همه ناحیۀ فین بیست خانه به هم پیوسته نباشد بلکه در نخلستانها پراکنده است و خانه ها را حصاری نیست، و در این ناحیه بعلاوۀ نخل و نارنج و لیمو و ترنج درخت اشبه و چلغوزه بخری و تنومندی فراوان است. قصبۀ این ناحیه را فین گویند. قلعۀ مختصری بر سر تل کوچکی خانه کلانتر این ناحیه است، و این ناحیه را سیزده قریۀ آباد است. (از فارسنامۀ ناصری). رجوع به فین شود
لغت نامه دهخدا